معنی فارسی boisseau

C2

واحدی از اندازه‌گیری ظرفیت در کشاورزی.

A unit of measurement for capacity, often used in agriculture.

example
معنی(example):

یک بویسوه واحدی از ظرفیت است.

مثال:

A boisseau is a measure of capacity.

معنی(example):

آنها ظرف را با یک بویسوه غلات پر کردند.

مثال:

They filled the container with a boisseau of grain.

معنی فارسی کلمه boisseau

: معنی boisseau به فارسی

واحدی از اندازه‌گیری ظرفیت در کشاورزی.