معنی فارسی boisseaux

C2

جمع بویسوه؛ واحدهای اندازه‌گیری ظرفیت در کشاورزی.

Plural of boisseau; units of measurement for capacity in agriculture.

example
معنی(example):

چندین بویسوه سیب برداشت شد.

مثال:

Several boisseaux of apples were harvested.

معنی(example):

بازار بویسوه‌های میوه‌های مختلف را فروخت.

مثال:

The market sold boisseaux of various fruits.

معنی فارسی کلمه boisseaux

: معنی boisseaux به فارسی

جمع بویسوه؛ واحدهای اندازه‌گیری ظرفیت در کشاورزی.