معنی فارسی boobishness

B1

حالت یا ویژگی بوبیش بودن که به جنبه‌های احمقانه و بی‌فکری اشاره دارد.

The quality of being foolish or silly.

example
معنی(example):

بوبیش‌بودن او در مورد مهمانی صحبت همه بود.

مثال:

His boobishness was the talk of the party.

معنی(example):

آنها دیگر نمی‌توانستند بوبیش‌بودن او را تحمل کنند.

مثال:

They couldn't stand his boobishness any longer.

معنی فارسی کلمه boobishness

: معنی boobishness به فارسی

حالت یا ویژگی بوبیش بودن که به جنبه‌های احمقانه و بی‌فکری اشاره دارد.