معنی فارسی bood
B1یک فعل غیررسمی به معنی خوشحال کردن یا شگفتزده کردن دیگران با محبت و توجه.
To please or surprise someone with kindness or attention.
- VERB
example
معنی(example):
او همیشه با کلمات مهربانش دوستانش را خوشحال میکند.
مثال:
She always bood her friends with her kind words.
معنی(example):
هنرمند با به اشتراک گذاشتن داستانش برای مخاطبان شگفتی آفرید.
مثال:
The artist bood the audience by sharing her story.
معنی فارسی کلمه bood
:
یک فعل غیررسمی به معنی خوشحال کردن یا شگفتزده کردن دیگران با محبت و توجه.