معنی فارسی boot-black
B1به فردی اطلاق میشود که بهطور حرفهای کفشها را براق و تمیز میکند.
A person who shines and cleans shoes as a job.
- NOUN
example
معنی(example):
براقکننده کفشهای من را نو کرد.
مثال:
The boot-black made my shoes look brand new.
معنی(example):
هر شنبه به براقکننده کفش محبوبم سر میزنم.
مثال:
Every Saturday, I visit my favorite boot-black.
معنی فارسی کلمه boot-black
:
به فردی اطلاق میشود که بهطور حرفهای کفشها را براق و تمیز میکند.