معنی فارسی bosonic
C1وابسته به ذرات بوزون که در فیزیک کوانتومی وجود دارند.
Relating to bosons, which are a type of subatomic particle.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فیزیکدان مفهوم ذرات بوزونی را توضیح داد.
مثال:
The physicist explained the concept of bosonic particles.
معنی(example):
میدانهای بوزونی در نظریه کوانتوم اساسی هستند.
مثال:
Bosonic fields are fundamental in quantum theory.
معنی فارسی کلمه bosonic
:
وابسته به ذرات بوزون که در فیزیک کوانتومی وجود دارند.