معنی فارسی bossies

B1

افرادی که علاقه دارند تا سرپرستی و کنترل بر دیگران را به دست بگیرند.

Plural form of bossy, indicating individuals who are controlling or domineering.

noun
معنی(noun):

A cow or calf.

example
معنی(example):

سرپرستان در تیم دوست دارند که کنترل را به دست بگیرند.

مثال:

The bossies in the team like to take charge.

معنی(example):

بسیاری از سرپرستان در همکاری با دیگران مشکل دارند.

مثال:

Many bossies struggle with teamwork.

معنی فارسی کلمه bossies

: معنی bossies به فارسی

افرادی که علاقه دارند تا سرپرستی و کنترل بر دیگران را به دست بگیرند.