معنی فارسی bossiest

B1

به معنی فردی که متمایل به کنترل و هدایت سایرین است و این صفت در او به مقدار زیادی وجود دارد.

Superlative form of bossy, meaning the most domineering or assertive.

adjective
معنی(adjective):

Tending to give orders to others, especially when unwarranted; domineering.

example
معنی(example):

او سرسخت‌ترین فرد در دفتر است.

مثال:

She is the bossiest person in the office.

معنی(example):

ویژگی‌های سرسخت او اغلب همکارانش را آزار می‌دهد.

مثال:

His bossiest traits often irritate his coworkers.

معنی فارسی کلمه bossiest

: معنی bossiest به فارسی

به معنی فردی که متمایل به کنترل و هدایت سایرین است و این صفت در او به مقدار زیادی وجود دارد.