معنی فارسی boundary value
B2حدود مقدار، عدد یا مقدار خاصی است که بهعنوان مرز یا خط تفکیک در مسائل ریاضی و علمی استفاده میشود.
A specific value that defines a limit or boundary in mathematics and science, often used in equations or problems.
- NOUN
example
معنی(example):
حدود مقدار در حل این مسئله ریاضی حیاتی است.
مثال:
The boundary value is crucial for solving this mathematical problem.
معنی(example):
در حساب دیفرانسیل، ما معمولاً باید مقدار مرزی یک تابع را تعیین کنیم.
مثال:
In calculus, we often need to determine the boundary value of a function.
معنی فارسی کلمه boundary value
:
حدود مقدار، عدد یا مقدار خاصی است که بهعنوان مرز یا خط تفکیک در مسائل ریاضی و علمی استفاده میشود.