معنی فارسی boundless
B2بیکران به معنای داشتن هیچگونه مرز یا محدودیتی است و معمولاً برای توصیف فضاها یا ویژگیهایی که به نظر بینهایت میآیند، استفاده میشود.
Having no limits or boundaries; infinite or immeasurable.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Without bounds, unbounded.
example
معنی(example):
به نظر میرسید که اقیانوس بیکران و پر از رازهای ناشناخته است.
مثال:
The ocean seemed boundless and full of mysteries.
معنی(example):
خلاقیت او بیپایان بود و همیشه ایدههای جدیدی تولید میکرد.
مثال:
Her creativity was boundless, always generating new ideas.
معنی فارسی کلمه boundless
:
بیکران به معنای داشتن هیچگونه مرز یا محدودیتی است و معمولاً برای توصیف فضاها یا ویژگیهایی که به نظر بینهایت میآیند، استفاده میشود.