معنی فارسی bounty hunting

B1

فرایند یافتن و دستگیری مجرمین با هدف دریافت پاداش.

The act of pursuing and capturing fugitives in exchange for a reward.

example
معنی(example):

شکار پاداش می‌تواند شغلی خطرناک باشد.

مثال:

Bounty hunting can be a dangerous job.

معنی(example):

شکار پاداش نیاز به مهارت‌ها و آموزش‌های خاصی دارد.

مثال:

Bounty hunting requires special skills and training.

معنی فارسی کلمه bounty hunting

: معنی bounty hunting به فارسی

فرایند یافتن و دستگیری مجرمین با هدف دریافت پاداش.