معنی فارسی bounty
B1 /ˈbaʊn(t)i/پاداش، جایزهای که برای یافتن یا دستگیری شخصی تعیین میشود و همچنین به معنای فراوانی و خاصیت غنی بودن نیز استفاده میشود.
A reward, especially one offered by a government for the capture of a criminal.
- noun
Generosity; also an act of generosity.
Something given liberally; a gift.
A reward for some specific act, especially one given by an authority or a government.
An abundance or wealth.
جوایز برای شخص گمشده در مبلغ 10,000 دلار تعیین شد.
The bounty for the missing person was set at $10,000.
جوایز برای دستگیری مجرم، شکارچیان زیادی را جذب کرد.
The bounty for the capture of the criminal attracted many hunters.
معنی فارسی کلمه bounty
:
پاداش، جایزهای که برای یافتن یا دستگیری شخصی تعیین میشود و همچنین به معنای فراوانی و خاصیت غنی بودن نیز استفاده میشود.