معنی فارسی bounty hunter
B1شخصی که برای یافتن و دستگیری افراد فراری یا مجرمین، معمولاً به دنبال پاداش میباشد.
A person who captures fugitives for a financial reward.
- noun
noun
معنی(noun):
A person who catches criminals and brings them to the police in return for a reward.
example
معنی(example):
شکارچی پاداش فراری را ردیابی کرد.
مثال:
The bounty hunter tracked down the fugitive.
معنی(example):
او به عنوان یک شکارچی پاداش برای دستگیری مجرمین کار میکرد.
مثال:
He worked as a bounty hunter to catch criminals.
معنی فارسی کلمه bounty hunter
:
شخصی که برای یافتن و دستگیری افراد فراری یا مجرمین، معمولاً به دنبال پاداش میباشد.