معنی فارسی bountiful
B1 [ˈbaʊ̯n(ɾ)əfəɫ]فراوان، سرشار، با مقدار زیاد، به طور خاص در مورد منابع یا چیزهایی که به وفور وجود دارند.
Existing in large quantities; abundant.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having a quantity or amount that is generous or plentiful; ample.
مثال:
They enjoyed a wet summer and a bountiful harvest.
example
معنی(example):
محصول امسال بسیار فراوان بود.
مثال:
The harvest was bountiful this year.
معنی(example):
مهمانان یک جشنواره فراوان انتظار میکشیدند.
مثال:
A bountiful feast awaited the guests.
معنی فارسی کلمه bountiful
:
فراوان، سرشار، با مقدار زیاد، به طور خاص در مورد منابع یا چیزهایی که به وفور وجود دارند.