معنی فارسی bow-strings
B1چند عدد رشته کمان، اجزا لازم برای پرتاب تیر از کمان.
Plural of bowstring, referring to multiple elastic cords of bows.
- NOUN
example
معنی(example):
رشتههای جدید کمان برای تجهیزات تیراندازی سفارش داده شد.
مثال:
New bow-strings were ordered for the archery equipment.
معنی(example):
این فروشگاه انواع مختلفی از رشتههای کمان را میفروشد.
مثال:
The shop sells various types of bow-strings.
معنی فارسی کلمه bow-strings
:
چند عدد رشته کمان، اجزا لازم برای پرتاب تیر از کمان.