معنی فارسی bowstrings
B1رشته کمان، بخش نازک و کشسان کمان که برای پرتاب تیر استفاده می‌شود.
The elastic cords that connect the ends of a bow and propel the arrow.
- noun
noun
معنی(noun):
The string of an archer's bow.
معنی(noun):
The string of an archer's bow, as used by the Turks for strangling offenders.
example
معنی(example):
رشته‌های کمان از ماده‌ای با دوام ساخته شده‌اند.
مثال:
The bowstrings are made of durable material.
معنی(example):
او رشته‌های کمان را بر روی کمان قدیمی‌اش تعویض کرد.
مثال:
He replaced the bowstrings on his old bow.
معنی فارسی کلمه bowstrings
:
رشته کمان، بخش نازک و کشسان کمان که برای پرتاب تیر استفاده می‌شود.
