معنی فارسی bowlfuls
B1مقادیر غذایی که چندین کاسه میتوانند در بر بگیرند.
Plural of bowlful; multiple amounts that fill bowls.
- NOUN
example
معنی(example):
در مهمانی، کاسههای پر از بستنی داشتیم.
مثال:
We had bowlfuls of ice cream at the party.
معنی(example):
آنها برای پیک نیک کاسههای پر از میوه آوردند.
مثال:
They brought bowlfuls of fruit for the picnic.
معنی فارسی کلمه bowlfuls
:
مقادیر غذایی که چندین کاسه میتوانند در بر بگیرند.