معنی فارسی bowssen
B1فردی که به تنظیم یا اصلاح کمان برای تیراندازی میپردازد.
A person skilled in adjusting bows for improved performance.
- NOUN
example
معنی(example):
بوسیسن کمان را برای دقت بهتر تنظیم کرد.
مثال:
The bowssen adjusted the bow for better accuracy.
معنی(example):
هر بوسیسن وقتی را برای یادگیری بهترین تکنیکها صرف میکند.
مثال:
Every bowssen takes time to learn the best techniques.
معنی فارسی کلمه bowssen
:
فردی که به تنظیم یا اصلاح کمان برای تیراندازی میپردازد.