معنی فارسی bowstave

B1

قطعه‌ای از چوب که به عنوان پایه و ساختار یک کمان استفاده می‌شود.

A piece of wood shaped to form the body of a bow.

example
معنی(example):

چوب کمان از چوب با کیفیت بالا ساخته شده بود.

مثال:

The bowstave was made from high-quality wood.

معنی(example):

ساختن یک چوب کمان نیاز به مهارت و دقت دارد.

مثال:

Crafting a bowstave requires skill and precision.

معنی فارسی کلمه bowstave

: معنی bowstave به فارسی

قطعه‌ای از چوب که به عنوان پایه و ساختار یک کمان استفاده می‌شود.