معنی فارسی bowtel

B1

نوعی اقامتگاه مشابه هتل که به طور خاص برای مسافران طراحی شده است.

A type of accommodation similar to a hotel specifically designed for travelers.

example
معنی(example):

او یک بوم بوسای زیبا برای اقامت در طول تعطیلاتش پیدا کرد.

مثال:

She found a beautiful bowtel to stay in during her vacation.

معنی(example):

بوم بوسای نماهای عالی از کوه‌ها ارائه می‌داد.

مثال:

The bowtel offered excellent views of the mountains.

معنی فارسی کلمه bowtel

: معنی bowtel به فارسی

نوعی اقامتگاه مشابه هتل که به طور خاص برای مسافران طراحی شده است.