معنی فارسی boxinesses
B1باکسی بودن، حالت یا ویژگی مربعی یا مستطیلی بودن اشیاء.
The quality or state of being boxy or having a box-like shape.
- NOUN
example
معنی(example):
باکس بودن اشکال آنها را آسانتر برای چیدن کرد.
مثال:
The boxinesses of the shapes made them easier to stack.
معنی(example):
اشکال باکسهای مختلف میتوانند نیازهای ذخیرهسازی مختلفی را برآورده کنند.
مثال:
Different boxinesses can serve various storage needs.
معنی فارسی کلمه boxinesses
:
باکسی بودن، حالت یا ویژگی مربعی یا مستطیلی بودن اشیاء.