معنی فارسی bracery

B2

bracery به معنای آرتیسمان و تکمیل سازه‌های گوتیک مورد استفاده در پنجره‌ها و اساسی در معماری است.

Architectural ornamentation, typically involving arches and tracery.

example
معنی(example):

بررسی پنجره‌های کاتدرال بسیار پیچیده بود.

مثال:

The bracery on the cathedral windows was intricate.

معنی(example):

ساختمان‌های باستانی معمولاً bracery زیبایی داشتند.

مثال:

Ancient structures often featured beautiful bracery.

معنی فارسی کلمه bracery

: معنی bracery به فارسی

bracery به معنای آرتیسمان و تکمیل سازه‌های گوتیک مورد استفاده در پنجره‌ها و اساسی در معماری است.