معنی فارسی braillist

B1

برا لیست، فردی که توانایی خواندن و نوشتن به خط بریل را دارد و می‌تواند متون را به این خط تبدیل کند.

A person skilled in reading and writing in Braille, able to transcribe texts into this format.

example
معنی(example):

برا لیست کتاب را به خط بریل منتقل کرد.

مثال:

The braillist transcribed the book into braille.

معنی(example):

او یک برا لیست ماهر است که به نابینایان کمک می‌کند.

مثال:

She is a skilled braillist who helps the visually impaired.

معنی فارسی کلمه braillist

: معنی braillist به فارسی

برا لیست، فردی که توانایی خواندن و نوشتن به خط بریل را دارد و می‌تواند متون را به این خط تبدیل کند.