معنی فارسی braincap

C1

کلاه فکری، نوعی پوشش که به کمک فناوری‌های خاص برای بهبود عملکرد ذهنی طراحی شده است.

A cap designed with technology to enhance cognitive functions and memory.

example
معنی(example):

او برای کمک به تحصیلاتش کلاه فکری پوشید.

مثال:

He wore a braincap to help with his studies.

معنی(example):

کلاه فکری از فناوری برای تقویت حافظه استفاده می‌کند.

مثال:

The braincap uses technology to enhance memory.

معنی فارسی کلمه braincap

: معنی braincap به فارسی

کلاه فکری، نوعی پوشش که به کمک فناوری‌های خاص برای بهبود عملکرد ذهنی طراحی شده است.