معنی فارسی brainstone
B1نوعی سنگ قیمتی که به آن سنگ مغز گفته میشود.
A type of precious stone referred to as brainstone.
- NOUN
example
معنی(example):
این سنگ قیمتی نادر به نام سنگ مغز شناخته میشد.
مثال:
The rare gem was called brainstone.
معنی(example):
بسیاری بر این باور بودند که سنگ مغز خواص درمانی دارد.
مثال:
Many believed brainstone had healing properties.
معنی فارسی کلمه brainstone
:
نوعی سنگ قیمتی که به آن سنگ مغز گفته میشود.