معنی فارسی brassart
B1قطعهای از زره که بازو را از آسیب محافظت میکند.
A piece of armor that protects the arm from damage.
- NOUN
example
معنی(example):
برازارت در زرهیهای قرون وسطی استفاده میشد.
مثال:
The brassart was used in medieval armor.
معنی(example):
برازارتها محافظهای بازو هستند.
مثال:
Brassarts are protective arm guards.
معنی فارسی کلمه brassart
:
قطعهای از زره که بازو را از آسیب محافظت میکند.