معنی فارسی brassbound

B2

برنجی، نوعی از جلد کتاب که محکم و با کیفیت بالا است.

A term referring to a book cover made from brass, known for its strength and durability.

example
معنی(example):

این کتاب برنجی و بسیار مقاوم بود.

مثال:

The book was brassbound and highly durable.

معنی(example):

او جلدهای برنجی را برای مجموعه‌اش ترجیح می‌دهد.

مثال:

He prefers brassbound covers for his collections.

معنی فارسی کلمه brassbound

: معنی brassbound به فارسی

برنجی، نوعی از جلد کتاب که محکم و با کیفیت بالا است.