معنی فارسی brattice

C1

براﺗیس، دیواری موقت برای هدایت هوا در معادن یا فضاهای زیرزمینی.

A temporary partition used in mining to control the flow of air.

noun
معنی(noun):

A wooden partition in a coal mine.

verb
معنی(verb):

To divide into partitions of this kind.

example
معنی(example):

معدنچیان از براﺗیس برای هدایت جریان هوا در تونل‌ها استفاده کردند.

مثال:

The miners used a brattice to direct airflow in the tunnels.

معنی(example):

یک براﺗیس می‌تواند به بهبود تهویه در فضاهای زیرزمینی کمک کند.

مثال:

A brattice can help improve ventilation in underground spaces.

معنی فارسی کلمه brattice

: معنی brattice به فارسی

براﺗیس، دیواری موقت برای هدایت هوا در معادن یا فضاهای زیرزمینی.