معنی فارسی brawliest
B1brawliest، برترین صفت مقایسهای از 'brawly' که به معنای قویترین و پرانرژیترین است.
Superlative form of 'brawly', meaning the strongest or most assertive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان قویترین بین همه رقبا معرفی شد.
مثال:
He was declared the brawliest among all the competitors.
معنی(example):
قویترین مبارز قهرمانی را به دست آورد.
مثال:
The brawliest fighter won the championship.
معنی فارسی کلمه brawliest
:
brawliest، برترین صفت مقایسهای از 'brawly' که به معنای قویترین و پرانرژیترین است.