معنی فارسی brawlys
B1شخصیتهایی که بیشتر به زد و خورد میپردازند.
Individuals who are aggressive and frequently engage in brawling.
- NOUN
example
معنی(example):
این فیلم شامل دعواهایی بود که بر صحنههای مبارزه تسلط داشتند.
مثال:
The film featured brawlys who dominated the fighting scenes.
معنی(example):
بسیاری از دعواها در نمایشهای خیابانی درگیر بودند.
مثال:
Many brawlys were involved in the street performances.
معنی فارسی کلمه brawlys
:
شخصیتهایی که بیشتر به زد و خورد میپردازند.