معنی فارسی brazenfacedness

C1

ویژگی بی‌پروا بودن، و بدون شرم عمل کردن یا رفتار کردن.

Brazenfacedness refers to the quality of being bold and shameless.

example
معنی(example):

بی‌پروا بودن او همه را در اتاق تحت تاثیر قرار داد.

مثال:

His brazenfacedness impressed everyone in the room.

معنی(example):

بی‌پروا بودن گاهی اوقات به‌عنوان اعتماد به نفس دیده می‌شود.

مثال:

Brazenfacedness can sometimes be seen as confidence.

معنی فارسی کلمه brazenfacedness

: معنی brazenfacedness به فارسی

ویژگی بی‌پروا بودن، و بدون شرم عمل کردن یا رفتار کردن.