معنی فارسی breakfastless
B1صبحانه نداشتن به حالتی اطلاق میشود که فرد هیچ وعده صبحانهای را مصرف نکرده باشد.
The state of not having eaten breakfast.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تمام روز احساس خستگی و بدون صبحانه کرد.
مثال:
She felt tired and breakfastless all day.
معنی(example):
صبحانه نداشتن باعث شد که او در جلسه تمرکزش را از دست بدهد.
مثال:
Being breakfastless made him lose focus during the meeting.
معنی فارسی کلمه breakfastless
:
صبحانه نداشتن به حالتی اطلاق میشود که فرد هیچ وعده صبحانهای را مصرف نکرده باشد.