معنی فارسی breastfast
B1صبحانه، وعدهای غذایی که در صبح مصرف میشود.
A meal eaten in the morning, typically considered the first of the day.
- NOUN
example
معنی(example):
او معمولاً یک صبحانه غنی از پروتئینها دارد.
مثال:
She usually has a breastfast that is rich in proteins.
معنی(example):
یک صبحانه با میوهها میتواند هم خوشمزه و هم سالم باشد.
مثال:
A breastfast with fruits can be both delicious and healthy.
معنی فارسی کلمه breastfast
:
صبحانه، وعدهای غذایی که در صبح مصرف میشود.
