معنی فارسی breastheight
B1ارتفاع سینه، فاصله عمودی از سطح زمین تا نقطه خاصی از درخت.
Height measured at 1.3 meters from the ground in tree management.
- NOUN
example
معنی(example):
ارتفاع سینه درخت برای تعیین رشد آن اندازهگیری میشود.
مثال:
The breastheight of the tree is measured to determine its growth.
معنی(example):
ارتفاع سینه یک عامل مهم در مطالعات جنگلداری است.
مثال:
Breastheight is an important factor in forestry studies.
معنی فارسی کلمه breastheight
:
ارتفاع سینه، فاصله عمودی از سطح زمین تا نقطه خاصی از درخت.