معنی فارسی breathe new life into

B2

به معنای احیای یا تجدید روحیه چیزی است که به نظر فرسوده یا از مد افتاده می‌رسد.

To revitalize or rejuvenate something that has lost its appeal or effectiveness.

example
معنی(example):

آنها می‌خواهند با افزودن جاذبه‌های جدید به پارک قدیمی زندگی جدیدی ببخشند.

مثال:

They want to breathe new life into the old park by adding new attractions.

معنی(example):

این نوسازی هدفش این است که زندگی جدیدی به محله ببخشد.

مثال:

The renovation aims to breathe new life into the neighborhood.

معنی فارسی کلمه breathe new life into

: معنی breathe new life into به فارسی

به معنای احیای یا تجدید روحیه چیزی است که به نظر فرسوده یا از مد افتاده می‌رسد.