معنی فارسی breathe freely again
B2به معنای بازگشت به حالت آرامش یا آزادی پس از یک دوره تنش یا مشکل است.
To regain a sense of relief or freedom after a stressful or difficult situation.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از عبور طوفان، میتوانستیم دوباره آزادانه نفس بکشیم.
مثال:
After the storm passed, we could breathe freely again.
معنی(example):
وقتی مشکل را حل کرد، توانست دوباره آزادانه نفس بکشد.
مثال:
Once he resolved the issue, he was able to breathe freely again.
معنی فارسی کلمه breathe freely again
:
به معنای بازگشت به حالت آرامش یا آزادی پس از یک دوره تنش یا مشکل است.