معنی فارسی bridehead
B1سر عروس، قسمت بالایی یا تزئینات مرتبط با عروس در مراسم عروسی.
The top or crown of the bride, often decorated in wedding ceremonies.
- NOUN
example
معنی(example):
سر عروس با گلها تزیین شده بود.
مثال:
The bridehead was decorated with flowers.
معنی(example):
در عروسیهای سنتی، سر عروس نقطه کانونی مهمی است.
مثال:
In traditional weddings, the bridehead is an important focal point.
معنی فارسی کلمه bridehead
:
سر عروس، قسمت بالایی یا تزئینات مرتبط با عروس در مراسم عروسی.