معنی فارسی bridelope

B1

عنوانی برای کسی که در روز عروسی قرار دارد، ممکن است به عنوان عروس نامیده شود.

A playful term referring to a bride during her wedding preparations.

example
معنی(example):

عروس نگرانانه به اطراف برای گل‌هایش نگاه کرد.

مثال:

The bridelope worryingly looked around for her flowers.

معنی(example):

در محل، عروس پر از هیجان و اعصاب بود.

مثال:

At the venue, the bridelope was full of excitement and nerves.

معنی فارسی کلمه bridelope

: معنی bridelope به فارسی

عنوانی برای کسی که در روز عروسی قرار دارد، ممکن است به عنوان عروس نامیده شود.