معنی فارسی bridgewater
B1بریجواتر، نام مکان یا شهری ممکن است که به آب و هوای آن اشاره داشته باشد.
A specific name, often associated with a place near or around a body of water.
- OTHER
example
معنی(example):
ماهیگیر طناب خود را در آبهای آرام بریجواتر انداخت.
مثال:
The fisherman cast his line into the calm waters of Bridgewater.
معنی(example):
بریجواتر به خاطر مناظر زیبا و فعالیتهای بیرونیاش مشهور است.
مثال:
Bridgewater is known for its beautiful scenery and outdoor activities.
معنی فارسی کلمه bridgewater
:
بریجواتر، نام مکان یا شهری ممکن است که به آب و هوای آن اشاره داشته باشد.