معنی فارسی bridgewards

B1

به سمت پل، به سمتی که پل قرار دارد.

In the direction of bridges.

example
معنی(example):

کوهنوردان به سمت پل سنگی قدیمی حرکت کردند.

مثال:

The hikers moved bridgewards towards the old stone bridge.

معنی(example):

راه به سمت پل از میان جنگل می‌گذرد.

مثال:

The path leads bridgewards through the forest.

معنی فارسی کلمه bridgewards

: معنی bridgewards به فارسی

به سمت پل، به سمتی که پل قرار دارد.