معنی فارسی brigue

B1

نوعی کشتی کوچک که در دریاها و آب‌های کم عمق استفاده می‌شود.

A small sailing vessel or ship used primarily for navigation.

example
معنی(example):

بریگ یک کشتی کوچک برای ناوبری است.

مثال:

The brigue is a small ship used for navigation.

معنی(example):

آنها در سپیده‌دم با بریگ به دریا رفتند.

مثال:

They set sail on the brigue at dawn.

معنی فارسی کلمه brigue

: معنی brigue به فارسی

نوعی کشتی کوچک که در دریاها و آب‌های کم عمق استفاده می‌شود.