معنی فارسی brimborium
B1برمبرون به معنی همانند گیجانگیزی و شلوغی است که معمولاً از طرحهای غیرضروری نشأت میگیرد.
A state of confusion or unnecessary fuss.
- NOUN
example
معنی(example):
بحث به یک برمبرون درباره جزئیات غیرضروری تبدیل شد.
مثال:
The discussion turned into a brimborium about unnecessary details.
معنی(example):
اتاق او پر از برمبرون بود که فضا را شلوغ کرده بود.
مثال:
Her room was full of brimborium that cluttered the space.
معنی فارسی کلمه brimborium
:
برمبرون به معنی همانند گیجانگیزی و شلوغی است که معمولاً از طرحهای غیرضروری نشأت میگیرد.