معنی فارسی brindisi
B1نوعی نوشیدنی که به عنوان یک علامت یا تبریک در مراسم خاص سرو میشود.
A toast in honor of someone or something during a celebration.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در طول جشن یک بریندیسی لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed a brindisi during the celebration.
معنی(example):
یک بریندیسی به احترام مهمان داده شد.
مثال:
A brindisi was given in honor of the guest.
معنی فارسی کلمه brindisi
:
نوعی نوشیدنی که به عنوان یک علامت یا تبریک در مراسم خاص سرو میشود.