معنی فارسی brisks

B1 /bɹɪsks/

پیاده‌روی‌های سریع، فعالیت‌هایی که خسته نمی‌کند و به طراوت و شادابی کمک می‌کند.

Brisks refer to quick, energetic movements or actions, often providing a refreshing experience.

verb
معنی(verb):

(often with "up") To make or become lively; to enliven; to animate.

example
معنی(example):

ما از پیاده‌روی‌های سریع در پارک در فصل پاییز لذت می‌بریم.

مثال:

We enjoy brisk walks in the park during the fall.

معنی(example):

نسیم‌های تازه می‌توانند شما را شاداب کنند.

مثال:

Brisks of fresh air can make you feel invigorated.

معنی فارسی کلمه brisks

: معنی brisks به فارسی

پیاده‌روی‌های سریع، فعالیت‌هایی که خسته نمی‌کند و به طراوت و شادابی کمک می‌کند.