معنی فارسی brisses

B1

جمع بریس، اشاره به چندین عمل مذهبی ختنه.

Plural form of briss, referring to multiple circumcision ceremonies.

example
معنی(example):

بریس‌ها در جامعه جشن گرفته شدند.

مثال:

The brisses were celebrated in the community.

معنی(example):

این ماه چندین بریس در حال برگزاری بود.

مثال:

There were several brisses taking place this month.

معنی فارسی کلمه brisses

: معنی brisses به فارسی

جمع بریس، اشاره به چندین عمل مذهبی ختنه.