معنی فارسی broadhorn

B1

برادهورن، نوعی ساز بادی بزرگ که برای ارتباطات در فواصل دور استفاده می‌شود.

A large wind instrument traditionally used for signaling or communication over distances.

example
معنی(example):

برادهورن برای ارتباط از فواصل طولانی استفاده می‌شد.

مثال:

The broadhorn was used to communicate over long distances.

معنی(example):

در زمان‌های قدیم، برادهورن آغاز یک جشن را اعلام می‌کرد.

مثال:

In ancient times, the broadhorn signaled the beginning of a festival.

معنی فارسی کلمه broadhorn

: معنی broadhorn به فارسی

برادهورن، نوعی ساز بادی بزرگ که برای ارتباطات در فواصل دور استفاده می‌شود.