معنی فارسی brontops
B2نوعی پستاندار بزرگ که در اوایل دوران آغازین دوره سوم زندگی میکرد.
A genus of large prehistoric mammals related to rhinoceroses.
- NOUN
example
معنی(example):
برنتوپها، پستانداری بزرگ از دوران پیشاتاریخی بودند.
مثال:
The brontops was a massive prehistoric mammal.
معنی(example):
فسیلهای برنتوپها در آمریکای شمالی پیدا شدهاند.
مثال:
Fossils of brontops have been found in North America.
معنی فارسی کلمه brontops
:
نوعی پستاندار بزرگ که در اوایل دوران آغازین دوره سوم زندگی میکرد.