معنی فارسی brontotherium
B2یک نوع پستاندار بزرگ و منقرضشده که به نهنگها و کرگدنها نزدیک بود.
An extinct genus of large mammals closely related to rhinoceroses.
- NOUN
example
معنی(example):
برنتوتیریوم یکی از بزرگترین پستانداران زمان خود بود.
مثال:
Brontotherium was one of the largest mammals of its time.
معنی(example):
دانشمندان به مطالعه فسیلهای برنتوتیریوم میپردازند تا زندگی پیشاتاریخی را درک کنند.
مثال:
Scientists study brontotherium fossils to understand prehistoric life.
معنی فارسی کلمه brontotherium
:
یک نوع پستاندار بزرگ و منقرضشده که به نهنگها و کرگدنها نزدیک بود.