معنی فارسی broomwort
B1نوعی گیاه که در نزدیکی آبهای آرام و مناطق مرطوب رشد میکند و برای خواص داروییاش شناخته شده است.
A type of plant that grows near calm waters and wetlands, known for its medicinal qualities.
- NOUN
example
معنی(example):
علف بامبو را میتوان در نزدیکی مناطق مرطوب پیدا کرد.
مثال:
Broomwort can be found near wetlands.
معنی(example):
گیاهدار برای خواص درمانی آن، علف بامبو را جمعآوری کرد.
مثال:
The herbalist collected broomwort for its medicinal properties.
معنی فارسی کلمه broomwort
:
نوعی گیاه که در نزدیکی آبهای آرام و مناطق مرطوب رشد میکند و برای خواص داروییاش شناخته شده است.