معنی فارسی broughta

B1

آوردن، عمل بردن چیزی به جایی یا به شخصی دیگر.

To bring or carry something to a place or someone.

example
معنی(example):

او دوستی را به مهمانی آورد که گیتار می‌نواخت.

مثال:

He broughta friend to the party who played guitar.

معنی(example):

او یک کیک خوشمزه برای همه آورد تا لذت ببرند.

مثال:

She broughta delicious cake for everyone to enjoy.

معنی فارسی کلمه broughta

: معنی broughta به فارسی

آوردن، عمل بردن چیزی به جایی یا به شخصی دیگر.